اما افرادی هم هستند که به سادگی برای هر نیاز و خواستهای قرض میگیرند. درخواست پول از دیگران را حق طبیعی و اولیه خود میدانند ، مثلابرای خرید خانهای بزرگتر، کالای لوکس یا سفر تفریحی یا هرچه خوششان آمد و پولش را نداشتند قرض میگیرند و قرض را با قرض پس میدهند چرا که با خیال «از این ستون به آن ستون فرج است» زندگی میکنند.
از نظر اسلام دریافت بدهی در شرایطی که نیازی برای آن وجود نداشته و تنها برای پاسخ به تنوعطلبی و کسب رفاه بیشتر است کراهت دارد. هر چه نیاز به دریافت بدهی بیشتر باشد، از کراهت دریافت آن کاسته شده تا جایی که در شرایطی قرض و بدهی واجب نیز میشود؛ مانند زمانی که حفظ جان و آبرو تنها در گروی دریافت قرض است یا در شرایطی که فرد حتی برای تامین نیازهای اولیه زندگی خود در سختی و تنگنا قرار دارد.چندین حکمت برای ناپسندی قرض و بدهی مطرح بوده که از جمله می توان به موارد ذیل اشاره داشت .
خداوند برای انسان ارزش و شرافت والایی قائل است؛ اما در قرض و بدهکاری نوعی حقارت و خواری وجود دارد و بدهکار تا زمان بازپرداخت کامل، خود را زیر منت صاحب قرض احساس میکند.
قرض آثار روانی بسیاری دارد که یکی از آنها احساس اسارت است. دریافت بدهی، درست مانند آن است که فرد خودش را با دستهای خویش به زندانی تنگ و تاریک اندازد.
مردم بر قرض گرفتن جرات پیدا نکرده و عادت به قرض در آنها ایجاد نشود.
چگونه درگیر بدهی نشویم؟
برنامهریزی و اندازهگیری در مخارج، تعقل اقتصادی به معنای توجه به اهم و مهم و دوری از ولخرجی از جمله راهکارهایی هستند که در روایات برای میانهروی در معیشت آمده است. همچنان که در سواد مالی نیز بر اهمیت بودجهبندی، داشتن پسانداز و صندوق اضطراری یا توجه به نیاز و خواسته هنگام خرید تأکید بسیاری شده است . رعایت تمامی این موارد میتواند از بدهکار شدن افراد در شرایط گوناگون زندگی جلوگیری کند. خارج شدن از مسیر میانهروی با زیادهخواهی یا توجه بیش از اندازه به آسایش و رفاه از جمله عواملی است که انسان را به فقر کشانده و پای بدهی را به زندگی آنها باز میکند.
- هفته نامه ۳۵۵ اطلاعات بورس،صفحه ۱۶
نظر شما